|
گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند !
گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند !
به جای شمع ... گرد چراغ های بی احساس خیابان می میرند ............... نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, | 15:14 | + | موضوع: <-PostCategory->
واحد اندازه گیری عشق .....
واحد اندازه گیریِ عشق " مــتــر " نیست ؛
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, | 20:37 | + | موضوع: <-PostCategory->
شب هایم بارانی است .......
شب هایم بارانی است
و انگاه
که اسمان رویایم
سیاه شد...
فهمیدم که نگاهت
بارانی شد...
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, | 20:25 | + | موضوع: <-PostCategory->
دروغ .....
"تو"دروغ می گویی تامن خوشحال شوم و "من"احمق می شوم تا تو دلگیر نشوی نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, | 20:0 | + | موضوع: <-PostCategory->
.............. نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 19:47 | + | موضوع: <-PostCategory->
نگاه !
ای کاش نگاهت زیرنویس داشت ...!
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 19:46 | + | موضوع: <-PostCategory->
آسیب عشق ... دوست داشتن کسی که دوستت نداره مثل بغل کردن کاکتوس می مونه هر چی محکم تر بغلش کنی بیشتر آسیب میبینی ...
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 19:44 | + | موضوع: <-PostCategory->
خاطرات ...
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها
بی تفاوت از کنار هم بگذریم
و تو ...
آهسته زیر لب بگویی
چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود .......
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:37 | + | موضوع: <-PostCategory->
دیگر بانوی هیچ قصه ای نخواهم شد ... نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:33 | + | موضوع: <-PostCategory->
عشق واقعی ...
عشق واقعي هيچوقت نمي ميره نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:26 | + | موضوع: <-PostCategory->
میترسم ....
میترسم از آدمهایی که عاشق نیستند ولی عاشق کردن را خوب بلدند... نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:17 | + | موضوع: <-PostCategory->
خدا ...
قطاری سمت خدا می رفت. . .همه سوار شدند. . . به بهشت که رسید همه پیاده شدند. . .یادشان رفت مقصد خدا بود نه بهشت. . .
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:13 | + | موضوع: <-PostCategory->
خدایا ........
گفتم:خدایا!!! ازهمه دلگیرم... گفت:حتی من؟؟؟ گفتم:نگران آینده ام... گفت:آن با من...! گفتم:خیلی تنهایم...! گفت:تنهاتر از من؟؟؟ گفتم:درون قلبم خالیست... گفت:پرش کن از عشق من...! گفتم:دست نیاز دارم... گفت:بگیر دست من...! گفتم:از تو خیلی دورم... گفت:من از تو نه...! گفتم:آخر چگونه آرام گیرم؟؟؟ گفت:با یاد من...! گفتم:با این همه مشکل چه کنم؟؟؟ گفت:توکل به من...! گفتم:هیچکسی کنارم نمانده... گفت:به جز من...! گفتم:خدایا!!! چرا اینقدر میگویی من؟؟؟ گفت:چون من از تو هستم و تو از من...! نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 17:10 | + | موضوع: <-PostCategory->
دوست دارم ...
زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, | 16:59 | + | موضوع: <-PostCategory->
از گدایی ...
از گدایی پرسیدند بدبخت تر از تو کسی هست؟
خندید و گفت: آری ، عاشقی که به عشقش نرسد!
نوشته اي از يك عاشق به نام :جواد| سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, | 20:42 | + | موضوع: <-PostCategory->
|